به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روز گذشته و در پنجمین روز ششمین هماندیشی سینما انقلاب دو فیلم سینمایی «تابستان داغ» به کارگردانی ابراهیم ایرج زاد و «ماه گرفتگی» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی برای منتقدان و صاحب نظران حوزه فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی به نمایش درآمد.
سخنرانی مجید شاه حسینی پیرامون نقد و بررسی جشنواره فیلم فجر از دیگر برنامه های پنجمین روز این محفل هماندیشی بود که شب گذشته پیش از اکران فیلم سینمایی «ماه گرفتگی» در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.
مجید شاه حسینی در این نشست با بیان اینکه جشنواره فیلم فجر شب قدر سینمای ایران است و وجه تشبه آن در مخاطبانش است و الا که مسجد حرمتش قابل قیاس نیست، گفت: مخاطبانی که هر سال یک بار مسجد می روند و تماشاگرانی که سالانه فقط در ایام فجر فیلم ها را می بینند و در رابطه با این سینما قضاوت می کنند که تا چه مقدار محترم است. چقدر به باور ها و زیست آنها نزدیک است. اگر موافق بود در طول سال هم به سینما می روند و اگر نه می ماند تا سال بعد و جشنواره ای دیگر.
مدیرعامل اسبق بنیاد فارابی ادامه داد: جشنواره ی فجر تمام می شود و این حواشی مربوط به چند روز ایام جشنواره است و آنچه می ماند فیلم ها هستند و تصویری از جامعه ما که قرار است فرزندان و نسل های بعدی ما به آن رجوع کنند. سوال این است که آیا این فیلم ها آیینه ی درستی از جامعه ماست؟ یا چهره ای را از جامعه نشان می دهند که ساخته ذهن فیلمساز است.
دبیر دوره های 26 و 27 جشنواره فیلم فجر با بیان اینکه سینما به هر مسئله ای سرک می کشد و نظر می دهد، گفت: اما وقتی مورد ارزیابی قرار می گیرد فقط عده ای خاصی از منتقدین و اهالی خانه ی سینما را محق برای نقد خود می داند.
شاه حسینی با اشاره به اینکه هنجارهایی که روی پرده ی سینمای ایران نشان داده می شود از ارزش ها و دغدغه های مردم به دور است، گفت: پدیده ی سینما سفارت تا حدی در بعضی از فیلم های امسال وجود داشت. که در یک فیلم از نام فیلم گرفته تا محتوای فیلم ستایش فرهنگ، هنرمندان و سبک زندگی یک کشور اروپایی را می بینیم.
نویسنده کتاب رد پای زن اسطورهای در سینما با بیان این اعتقاد که تفکر فمینیسم در جشنواره امسال بسیار پر رنگ بود، ادامه داد: به ویژه نوع رادیکال آنکه این تفکر مربوط به یونان باستان است. در خیلی از فیلم ها می بینیم که حتی یک شخصیت مرد خوب وجود ندارد. رنگ آبی در خیلی از فیلمها وجود داشت، چرا؟ فمینیسم آبی چه پیامی را می رساند. شاید مربوط به انتخابات ریاست جمهوری کشوری باشد که کاندیدای زنی با رنگ حزبی آبی داشت.
مدیر اسبق گروه فرهنگ و معارف اسلامی شبکه اول سیما با طرح این سؤال که پیام های همجنس گرایانه در سه فیلم چه توجیهی دارد؟ ادامه داد: انتقام جویی و عدالت خواهی فردی که در تعدادی از فیلم ها تکرار شد. زیر سوال برنده ی نظام قضایی و حقوقی کشور است.
شاه حسینی با بیان اینکه سینما عرصه ی خلق و ایجاد صفات درست و مبارک است، گفت: سینما باید آن چیزی را قاب بگیرد که می خواهیم جامعه به آن متصف شود.
داور بخش بین الملل دوره های 24 و 25 جشنواره فیلم فجر در پایان با بیان این مطلب که سینمای اجتماعی فقط نباید از امروز بگوید، گفت: باید فرداها و آرمان ها را هم بگوییم. اگر امروز را هم می گوییم باید به گونه ای باشد که نسل های آینده تصویر درستی از دیروز کشور خود داشته باشد.
در بخش پایانی برنامه های روز پنجم ششمین هماندیشی سینما انقلاب نیز نشست نقد و بررسی فیلم «ماه گرفتگی» با حضور سیدمسعود اطیابی کارگردان، هادی انباردار تهیه کننده، سیدناصر هاشم زاده کارشناس سینما و مشاور فیلمنامه به همراه محمدتقی فهیم منتقد سینما در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.
سیدمسعود اطیابی در ابتدا با اشاره به شیوه مشارکتش در این فیلم گفت: فیلمنامه اثر برای مطالعه به دست من رسید. بعد از مطالعه برای ساخت آن اظهار علاقه کردم و قرعه ساخت به نام من افتاد. تغییراتی در حد پرداخت در فیلمنامه انجام شده است ولی شاکله قصه و داستان حفظ شده است. با مشاوره آقای هاشمزاده پرداختی در شیوه روایت انجام گرفته است اما در نهایت ویرایش نهایی را خود من انجام دادم.
سیدناصر هاشم زاده منتقد و کارشناس سینما که نقش مشاوره فیلمنامه ماه گرفتگی را نیز بر عهده گرفته بود درباره شیوه این مشاوره سخن گفت و خاطرنشان کرد: من قصه فیلمنامه را اولین بار از نویسنده کار به صورت شفاهی شنیدم. من به ایشان گفتم نحوه و ساختار برای نقل این قصه ابهام دارد. با وجودیکه هنرمندان کمی تمایل به ابهامگویی دارند اما اینکه همین ابهام را به شکلی بیان کنند که به جای یک اثر هنری با یک اثر توهمی روبرو نشویم نیز اهمیت دارد. علاوه بر این موضوع من پیشنهاداتی درباره قصه عمو و نسبت او با این خانواده مطرح کردم که البته پذیرفته نشدند.
هادی انباردار، تهیهکننده اثر سخنان خود را با اشاره به سختیهای ساخت فیلم سیاسی آغاز کرد و گفت: عواملی در کار هستند که بازدارندگی ایجاد میکنند و مانع اجرای درست کارها میشوند. پیش تولید ما در اثر دخالت این عوامل یکسال طول کشید. بارها قرادادهای ما با بعضی از بازیگران و عوامل کنسل شد و در طول کار سه بار گروه فیلمبرداری را عوض کردیم. پیشبینی ما آمادهشدن فیلم برای جشنواره سال گذشته بود.
وی افزود: بازیگران فیلم را در فضای مجازی بسیار اذیت کردند. یکی از بازیگران خانم که یکی از نقشهای اصلی را بر عهده داشت چند بار تهدید شد و چندبار قراداد را لغو کرد که با صحبتهای مجدد کارگردان این همکاری را ادامه دادند. او را حتی به ممنوع الکاری نیز تهدید کرده بودند.
در ادامه، مجری برنامه از کارگردان و تهیه کننده اثر، درباره پیشبینی آنها از حواشی زمان اکران عمومی فیلم سوال کرد. اطیابی با اشاره به اکرانهای زیاد فیلم و استقبال مردم از آن و نیز تجربه دیدن فیلم با مردم در تهران و شهرستانها گفت: به نظر من مشکل ما با طیف تندرو حل شده است و آنها هجمههایشان را به فیلم کردهاند. دروغهایشان را درباره فیلم گفتهاند و چیز تازهای برای گفتن ندارند.
تهیهکننده فیلم اما، نظری متفاوت با نظر کارگردان فیلم داشت و خیالش از این بابت به اندازه اطیابی آسوده نبود. وی با گله از دوستان همفکری که به کمک آنها نمیآیند گفت: تهمتهای زیادی درباره هزینههای ساخت و پشتیبانی مالی از آن به ما زده شد و از مبالغ چند میلیاردی برای ساخت فیلم گفتند و نوشتند. با وجودیکه ما از هیچ مستندی استفاده نکردیم و همه صحنههای پرهزینهای مثل آتشزدن اتوبوس را بازسازی کردیم، هزینههای ساخت فیلم به اندازه هزینههای یک فیلم معمولی است.
وی در انتهای صحبتهای خود در این بخش، ضمن اینکه نگرانی خود را هجمههای زمان اکران بیان کرد اظهار امیدواری کرد که فیلم طبق برنامه، قبل ازانتخابات اکران شود. وی ماه گرفتگی را فیلمی برای بخش خاکستری جامعه خواند و افزود: این فیلم، زاویه نگاه ما به حوادث آن سال بود و سعی کردیم به شکلی که همه را با یکدیگر جمع کنیم فیلم را بسازیم.
محمدتقی فهیم، منتقد سینما سخنان خود را با بیان شیوه کار جشنوارههای سینمایی مطرح دنیا آغاز کرد و گفت: این جشنوارهها تکلیفشان با خودشان و دیگران روشن است. مثلاً همگان میدانند «اسکار» به دنبال تجارت و «کن» به دنبال ترویج تفکر سوسیال دموکراسی است. جشنواره برلین نیز که چندروز است کار خود را آغاز کرده است به میدانی برای محکومکردن کردارها و سیاستهای ترامپ تبدیل شده است و ترس و ابایی هم از این کار ندارند. اما دوستان جشنوارهای ما در ایران، در کشوری در کانون بحران منطقه نقشآفرین است و در جهان درباره آن مرتب حرف میزنند جشنوارهای برگزار میکنند که به شدت محافظهکار، ترسو و عقبنسشته از همه مسائل مهم و جدی جهان است. نه هیات داوران، نه هیات انتخاب و نه مدیریت آن در شرایطی که کشور از طرف آمریکا مورد تهدید قرار گرفته است حتی جرات یک اعلام موضع در این قبال را ندارند. بیانیه هیات داوران درباره حاشیهها سخن داشت و حتی گفتند از منتقدان شکایت میکنند اما شهامت این را نداشتند که به ترامپ بگویند این چه موضعی در قبال مردم ایران و جهان است؟ با این شرایط، حضور فیلمی مثل ماه گرفتگی جای تقدیر دارد.
وی افزود: با یک جشنواره خنثی و بی خاصیت روبرو هستیم که در آن به هر شکل، فیلمی ساخته شده است که به یک رخداد مهم در تاریخ معاصر کشور در سال 88 توجه کرده است. از این رویکرد همین فیلم توانسته است در کنار چند فیلم معدود دیگر به تنهایی وزن جدیبودن جشنواره را افزایش دهند.
وی در ادامه گفت: از چند منظر میشود به فیلم نگاه کرد. اول اینکه دوره پردهپوشی وقایع و پنهانشدن پشت پردهها گذشته است و نمیشود دست به عصا راه رفت. شاید 10 سال گذشته رسانهها مهجور و محدود بودند اما الان دوره شفافیت است و دوره صحبتکردن به صورت کاملاً روشن است و در سینما هم باید این اتفاق بیفتد. منظور از صراحت فیلم این نیست که شعار بدهد یا در کنار یک آدم سیاسی قرار بگیرد بلکه باید بتواند در قالب یک درام جسور و سرپا بایستد. فیلم نباید در کنار چپ یا راست قرار بگیرد اما باید به مردم بگوید در یک اتفاقی که در یک دورهای افتاده است چه جریاناتی دخالت داشتند و هر کدام چه آسیبهایی به کشور زدند؟ فیلم نتوانسته است در این بخش تکلیف خود را در این میدان کاملاً شفاف مشخص کند و از این نظر کوتاهی کرده است. آن هم در زمانی که پردهها کنار رفته است و مقصر وقایع مشخص شده است.
فهیم در ادامه به مباحث تکنیکی هم ورود پیدا کرد و گفت: فیلم توسط فیلم سازی با تجربه ساخته شده است. در بحث کارگردانی اولین مساله این است که نسبت بین محتوا و فرم مشخص باشد و کارگردان بداند عوامل فرمی هر کدام در چه جایگاهی قرار میگیرند تا ساختار کلی فیلم را شکل دهند. در این قسمت آقای اطیابی از عهده کار برآمده است اما در جاهایی هم ضعفهایی دیده میشود از جمله اینکه در صحنه تاکسی، مادری در صندلی عقب نشسته است و دوربین راننده را در قاب گرفته است. راننده درباره شورشهای تهران صحبت میکند .کل صحبت راننده در همین قاب تمام میشود. اگر قرار است تاثیر ملودرام را در تماشاگر ایجاد کنیم دوربین باید روی چهره مادر می رفت و دلهره های او را در هنگام شنیدن صحبتهای راننده میدیدیم.» وی همچنین گونه و ژانر فیلم را، گونه جستجوی شهری دانست و گفت: «این مدل کارها معمولاً سخت هستند و میزانسنهای خاصی میطلبد ولی اطیابی با وجود بعضی اشکالات قابل رفع، در کلیت، از عهده مدیریت کار برآمده است.
در بخش پرسش و پاسخ حضار نیز انتقاداتی از قبیل اینکه فیلم وزن دو طرف ماجرا را تقریباً یکسان در نظر گرفته است و اعلام موضع صریحی در قبال مقصرین اصلی ماجرا ندارد و فیلم همچنین عوامل ایجاد فتنه 88 را به اشتباهات داخلی دو گفتمان در کشور تقلیل داده و نقش عوامل خارجی را تقریباً نادیده گرفته است بیان گردید.